بچه های سایبری

داد و دود

بچه های سایبری

داد و دود

امام علی النقی ...



بسم رب النقی...



پیشنوشت : دلم برای خودم میسوزد ... این بار خودم را محکوم می کنم ... اینقدر سر در روزمرگی های خود کرده ام که  از نور ثاقب و از عَلَم هدایت بی بهره ماندم ...

امام علی النقی ...


الزَّکِىَّ الرّاشِدَ ، اَلنُّورَ الثّاقِبَ، وَلِىَّ الصّالِحینَ،  عَلَمَ الْهُدى ، حَلیفَ التُّقى ، عَمُودَالدّینِ ، الاْمینُ الْوَفِىُّ ، الْعَلَمُ الرَّضِىُّ ، الزّاهِدُ التَّقِىُّ ، الطَّریقُ الْواضِحُ ، النَّجْمُ اللاّئِحُ ،  اَمینُهُ فى بِلادِهِ ، شاهِدُهُ عَلى عِبادِهِ ، کَلِمَةُ التَّقْوى ، بابُ الْهُدى، الْعُرْوَةُ الْوُثْقى ، الْحُجَّةُ عَلى مَنْ فَوْقَ الاْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى ، الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ ،اَلْمُبَرَّءُ مِنَ الْعُیُوبِ ، الْمُخْتَصُّ بِکَرامَةِ اللهِ ، الْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللهِ ، الْمَوْهُوبُ لَهُ کَلِمَةُ اللهِ ، وَالرُّکْنُ الَّذى یَلْجَأُ اِلَیْهِ الْعِبادُ، تُحْیى بِهِ الْبِلادُ ...

و و و و و و... هنوز امام خود را نشناختیم ...



طرح نوشت : این طرح را تقدیم می کنم به محضر خود امام ...



دلم نوشت : ما بی لیاقتان را حلال کن ...


یاعلی مدد...




صدایی در کوچه پس کوچه های انگلیس ...




بسم الله القهار ...



پیشنوشت : خواستم بگویم که حواسمان باشد ... کسی که داریم او را بزرگ جلوه می دهیم ، ارزش فک زدن هم ندارد ، تا چه رسد به طرح زدن ... بیاییم اماممان را دریابیم ...

بخدا این چند وقت حالم خیلی خراب بود ... تا اینکه خبر دار شدیم ، که یک کلاغ بد ترکیب ، حرفهایی گنده تر از حد دهانش زده ... که بعد هم از سر ترس در یک سوراخ موش قایم شده ... بگذارید بیش از حرف نزنم ... باید برای عزاداری اماممان آماده شویم ... حیف است که انرژی خود را الکی بسوزانیم ...


طرح نوشت : برای یک لقمه نان حرام ، حاضر میشوند ، سر تعظیم ، جلو هر کس و ناکس خم کنند ... قصد توهین به گروه صنفی خاصی را نداشتم ... فقط خواستم با این طرح ، به این شخص بگویم : ازکجا فهمیدی که صدایت قشنگ است ؟؟؟؟ ... آخر قورباغه هم از صدای خودش خوشش می آورد ... فقط بدان ، صدایت ، برای داد زدن توی بوق ماشین هندونه ای هم انکره ... چه رسد به اینکه بخواهی قصد آواز کنی ... بدان که در نظر ما ، تو را حساب چیز!!! هم نمی کنیم ...





دل نوشت : از امامم احساس شرم می کنم ... کسی امام ما را غریب نمی کند ... این ما هستیم که با امام غریبی می کنیم ...

آقا جان ... حلالم کن ...


یاعلی مدد  ...

طرح لایه باز پوستر و بنر یادواره شهدا




بسم رب الشهید...




پیشنوشت : تاریخ دوباره به پیشوازمان می آید ...

اینبار دلمان نوشت : روز ها برایت در شبستان دلمان ، شمع روشن می کنیم ... تا حرارت عشقت در وجودمان سرد نشود ...
همیشه برای اینکه یادی از تو کنیم ، دنبال بهانه میگردیم ، روز ، سال ، چهل ، هفت ... همیشه برای اینکه برایت شمع روشن کنیم ، صبر می کنیم تا تاریخ به پیشواز ما بیاید ... اما ای کاش می دانستیم ... که باید ما به پیشواز تاریخ برویم...

طرح نوشت :
به پاس فرا رسیدن 3 خرداد ، سالروز رقم خوردن حماسه سازان شیر مرد ، یکی از بچه های سایبری ، طرحی رو نگاشته اند ...
... می تونید ، با دانلود کردن ، فایل لایه باز ، این طرح ، رو برای اطلاع رسانی مراسم های یادواره شهدا ، در قالب پوستر و بنر استفاده کنید ...  برای دانلود فایل لایه باز ، به ادامه مطلب بروید ...





ادامه مطلب ...

چشمانی به وسعت آسمان ...



بسم رب القهار




پیشنوشت : حرفی برای گفتن نداشتم ...فقط خواستم بگم  دلم واسش یه ذره شده ... ما رو خاطر خوای خودش کرده و فقط زل زده به چشمام ... یکی نیست بگه ، آخه حاجی ... قربونت برم ، این چه کاریه؟؟؟!!! ، عالمی رو مست خودت کردی ... نمی گی ما از دوریت دق می کنیم ... اینم نتیجش : بعضی ها تو رو عموی خودشون می دونن ... بعضی ها هم که تو رو بابای خودشون ... بخدا قسم ، وقتی به چشمات نگاه می کنم ، دیوانه میشم ... آخه حاجی این رسمش نیست ... یا تو بیا پیش ما ، یا که ما بیایم پیشت ... از نظر من گزینه دوم بهتره ... از خدا بخواه که بشه ... یادت نره ها ... یاعلی ...



طرح نوشت : به یاد قاب چشمای حاجیمون ، که بزرگیش به وسعت آسمون بود ... خدا هم اونو واسه خودش ورداشت ... ای کاش خدا ما رو هم خریدار بشه ...



پانوشت طرح : نذر حاجیمون ... امیدوارم حاجی ، این طرح رو ازم قبول کنه ...

التماس دعا...

یاعلی مدد...


...............................................................................................


کمی بی ربط :


هر جای دنیایی ، دلم اونجاست ........ من کعبه'مو دور به تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا ............... تا رو به تو سجاده بندازم

هر روز حسم تازه تر میشه ............ غرق تو میشم ،بلکه دریا شم

بیزارم از اینکه تمام عمر ....... از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست    ...... با اینکه سر رو مهر میزاری

گاهی برای دیدن عشقت ..........        باید سر از رو مهر ور داری 

یک عمر هر دردی به من دادی .........حس  می کنم ، عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو ............ زیبا ترین جای نمازم بود


یا رفیق من لا رفیق له

یا حبیب من لا حبیب له

من لی غیرک...


أُفوض امری الی الله ، ان الله بصیر باالعباد ....


.......................................................................................................



به پاس احترام به همه دفتر نقاشی ها ...

 

 

 

بسم الله العلیم   

 

 

پیشنوشت : به پاس احترام به همه دفتر نقاشی ها ، فوتوشاپ در مقابل مداد های تو کم آورد ...  

 

 

طرح نوشت : برای این بار ، دستانم یاد دفتر نقاشی تو را کرد ... یاد آن روزی که پای تخته ،نام بچه های شلوغ و ساکت را می نوشتی و آقای معلم ، با چوبی که در دست داشت ، ما را به باد کتک می گرفت ... می خواستم یک روز عقده هایم را سر کلاس با چسپاندن آدامس روی صندلی او ، خالی کنم ... می خواستم موتورش را پنچر کنم ... اما امروز شیرینی آن ضرب چوب های او را که «احلی من العسل» بود را حس می کنم ... و می نویسم : 

معلم عزیزم ، روزت مبارک ... 

 

  

پا نوشت طرح : ببخشید مرا ، که اینبار از فاز دوئل ، به در آمدیم و کمی خندیدیم ... بگذارید به حساب بچگی'مان ... 

  

محتاج دعاییم ... یاعلی ...

 .......................................................................................................................  

 

 

چادر خاکی یادگاری از مادر (اسوه حجاب)



به نام خدایم ...



پیشنوشت : فاطمیه ، همگی ،مادری می شویم ... آنهایی که دانستند و خودشان را به ندانستند زدند ، بدانند ، شهادت مادرم ، افسانه نیست ...


ما از طایفه ای سینه خسته ایم

ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

امروز اگر سینه و زنجیر می زنیم

فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم

ما را نبی قبیله سلمان خطاب کرد

روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد

از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم

ما همچو کوه پشت علی ایستاده ایم ...


طرح نوشت : باید که راه فاطمه روشن بماند ، چادر خاکی ، یادگاری از مادر ...



پا نوشت طرح : مادر جان ، شما را به نام علی قسم ، شما برای ما از خدا طلب شفاعت و شهادت کن ...


یاعلی ...